ایجاد شفافیت؛ اولین گام

بررسی اخذ مالیات از اصناف، سابقه‌ای طولانی دارد. برای بررسی موضوع اخذ مالیات توجه به موارد زیر ضروری است:

الف) اولین سوال آن است که چرا سال‌های متمادی از مطرح شدن مبحث مالیات ارزش افزوده ( VAT) به صورت یک قانون جلوگیری می‌شده است؟

ب) قبل از اجرایی شدن قانون VAT نیز همیشه نحوه اخذ مالیات از اصناف مورد سوال بود به طوری که براساس آمارهای موجود قبل از سال ۱۳۹۰، مالیات حقوق یک کارمند بیشتر از یک صنف بود، البته از سال ۱۳۹۱ به بعد با توجه به افزایش معافیت مالیاتی حقوق کارمندان، کمی موضوع تعدیل شد. اگرچه تا به حال هیچ‌گونه آمار مشخص و دقیقی از مالیات اصناف ارائه نشده است، اما این موضوع حائز اهمیت بوده که میزان فروش اصناف چه میزان است و قطعا باید براساس میزان فروش و سوددهی و فعالیت و براساس مستندات، مالیات اخذ شود، نه براساس برآورد و …

ج) قانون VAT از ۱/ ۷/ ۱۳۸۷ اجرایی شد و مورد استقبال قرار گرفت چراکه هدف اصلی و اساسی از قانون VAT شفاف‌سازی و جلوگیری از فرارهای مالیاتی و برقراری عدالت مالیاتی بود.

براساس دستورالعمل‌های صادره سازمان امور مالیاتی، واحدهای اقتصادی به ترتیب باید ثبت‌نام می‌کردند که همه گوش به فرمان سازمان مالیاتی بودند و ثبت‌نام کردند اما همین که نوبت به صنف طلا‌فروش‌ها رسید دبه کردند.
اگرچه حکم قانون بود و براساس پشتوانه مصوبه قانونی مجلس شورای اسلامی بود و باید بدون شرط و شروط ثبت‌نام می‌کردند که به‌دلیل مطرح کردن مشکلاتی مثلا سخت بودن حسابداری مالیات ارزش افزوده و … نمی‌توانند این قسمت را عملیاتی کنند، ولی همگان می‌دانستند که موضوع چیز دیگری است! طلافروش‌ها، کرکره‌هایشان را پایین کشیدند و تعطیل کردند. جلسات متعدد در مرکز پژوهش‌های مجلس و… تشکیل شد. بالاخره پس از ماه‌ها راضی شدند که قانون VAT را اجرا کنند!
(عجیب است نه). آیا تا به حال جایی از دنیا را سراغ داریم که صنفی در برابر قانون مصوبه مجلس آن کشور، ایستادگی کند و برای آنها تعیین تکلیف کند؟!

د) جالب است بدانید در سال ۱۳۸۸، یک بار سازمان مالیاتی ۷۰ درصد مالیات اصناف را اضافه کرد که با اعتراض شدید اصناف مواجه شد که بعدا سازمان مالیاتی عقب‌نشینی کرد؟!

هـ) با عنایت به بند «ج» تصور می‌کردیم که درآمد واقعی‌ طلافروش‌ها و… کشف می‌شود، ولی نه‌تنها این طور نشد که قانون VAT شد منبع درآمد طلافروش‌ها چراکه هیچ مستند و مدرک و آماری که نشان دهد طلافروشان چه مقدار فروش دارند، وجود ندارد؛ بنابراین از مردم VAT دریافت می‌کردند و می‌کنند و بسیار کمتر از آن را به دولت پرداخت می‌کنند. جالب اینکه معاون مالیات بر ارزش افزوده سازمان امور مالیاتی به این موضوع صحه گذاشته است. بنابراین طلا‌فروش‌ها از اجرای این قانون خوشحال هم هستند(!)

و) نوبت به اجرای قانون VAT برای آهن‌فروش‌ها رسید؛ آنها نیز فعالیتشان را تعطیل و اعتراض کردند.

ز) نوبت به اجرای قانون VAT به سنگ‌فروش‌ها رسید که سنگ‌فروش‌های استان اصفهان اعتراض را آغاز کردند.

ح) موضوعات و مثال‌های فوق این مطلب را نشان می دهد که هیچ راهی برای دستیابی به درآمد واقعی اصناف وجود ندارد بدین منظور ماده ۱۲۱ قانون برنامه پنجم توسعه به منظور مشخص شدن درآمد واقعی مشاغل به شرح ذیل مصوب شد:
«به منظور شفافیت در مبادلات اقتصادی و تشخیص درآمدهای مودیان مالیاتی و مالیات بر ارزش افزوده، وزارت بازرگانی مکلف است با هماهنگی سازمان امور مالیاتی کشور و شورای اصناف کشور تا پایان سال دوم برنامه صاحبان مشاغل را براساس اولویت، ملزم به استفاده از سامانه‌های صندوق فروش (مکانیزه فروش) نماید.»

دو مطلب اساسی عبارتند از :
اول: قانون برنامه پنجم توسعه چند ماه دیگر به پایان می‌رسد. مسوولان بفرمایند چند صندوق مکانیزه نرم‌افزاری نصب شده است؟ دلیل اینکه اصناف زیر بار این صندوق‌ها نمی‌روند چیست؟
مطلب دوم اینکه نه تنها صندوق‌های مکانیزه نرم‌افزاری نصب نشد که کارتخوان‌ها نیز جمع‌آوری شد؛ چراکه سازمان مالیاتی یک سال اطلاعات وصول بعضی از اصناف را از بانک مرکزی دریافت کرد و بر این اساس مالیات بیشتری وصول کرد و پس از اطلاع اصناف از این موضوع، کارتخوان‌ها جمع شد.

پس تا به حال هیچ گزینه‌ای جوابگوی شفاف‌سازی درآمد اصناف نبوده است.
در ۲ سال اخیر، مالیات اصناف نسبت به سال‌های قبل بیشتر شده است. البته مدارک نشان می‌دهد که این مالیات نیز ناچیز است. مثلا شما فکر می‌کنید یک طلا فروش در میدان محسنی تهران، چقدر مالیات می‌دهد؟ یک سوپرمارکت در شمال تهران که تمام اجناسش خارجی است و ۲۰ کارمند (کارگر) دارد چقدر مالیات می‌دهد؟!!!

پس تا زمانی‌که وصول مالیات اصناف به صورت دستی، برآوردی و غیرسیستماتیک باشد، هر اظهارنظری می‌تواند هم درست باشد و هم غلط تا زمانیکه صندوق مکانیزه نرم‌افزاری نصب نشود، نمی‌توان به عدد صحیح مالیات رسید ولی همگان می‌دانند که سطح زندگی و دارایی‌های افراد فوق نشانگر این موضوع است که مالیات پرداختی آنها بسیار ناچیز است (!!)
پس همانگونه که دقت می‌کنید، بحث سوال از وزیر به‌نظر اینجانب اشتباه مطرح شده است. اینکه ادعا می شود مالیات از اصناف، زیاد وصول شده صحیح نیست؛ زیرا وصول مالیات از اصناف، اساس و پایه ندارد و سیستماتیک نیست و به‌نظرم اگر وزیر می‌خواست جواب دقیق‌تری بدهد، می‌توانست به بسیاری از موضوعات فوق و کارشکنی‌ها و… اشاره کند و باید از وزیر سوال می‌شد اساس و مبنای اخذ مالیات از اصناف چیست؟

منبع» دنیای اقتصاد / مصطفی باتقوا / حسابدار رسمی- حسابدار مستقل

نرم‌افزار جامع مالی و اداری ویژن

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا