چرا انتخاب صندوق تامین اجتماعی یک انتخاب درست است؟
مستخدمان پیمانی در دستگاههای دولتی -به موجب ماده ۱۱ آییننامه استخدامی پیمانی (مصوب مورخ۵/۶/۱۳۶۸)- از لحاظ تامیناجتماعی و بازنشستگی، مشمول قانون تامیناجتماعی هستند و درصورتی که انتقال وضعیت پیدا کنند و به استخدام رسمی دولت درآیند، میتوانند مثل قبل، در صندوق تامیناجتماعی بمانند یا صندوق بازنشستگی کشور را انتخاب کنند. اما نکات مهم در مورد انتخاب صندوق:
۱-قابلیت و ظرفیت صندوق بازنشستگی:
توانمندی و ظرفیت پذیرش افراد و گروههای مختلف برای صندوقهای بازنشستگی، بسیار مهم است. صندوق تامیناجتماعی، صندوق آزادی است و انواع گروهها میتوانند در آن عضویت پیدا کنند و انواع بیمه در آن وجود دارد و درواقع هرکسی که بیمه نیست، میتواند از یکی از روشهای قانونی موجود در این صندوق، برای بیمهکردن خود و خانوادهاش استفاده کند. ولی صندوق بازنشستگی کشوری، یک صندوق انحصاری است که فقط کارکنان دولت میتوانند در آن عضویت پیدا کنند و چنانچه از این صندوق به هر دلیلی منفک شوند، مجبورند سوابق خود را به صندوقهای دیگر منتقل کنند که این اقدام نیز مستلزم هزینه زیادی خواهد بود. در مجموع کسانی که تحتپوشش هیچگونه نظام بیمه و تامیناجتماعی نیستند، میتوانند در صندوق تامین اجتماعی عضو شوند. چنین وضعی برای صندوق بازنشستگی کشوری، قابلتصور نیست.
۲-عناوین و آیتمهای مشمول کسر حقبیمه:
در صندوق تامیناجتماعی و قانون تامیناجتماعی، آیتمهای مشمول کسر حقبیمه، از صندوق بازنشستگی کشوری وسیعتر و بیشتر است. مثل بن، حق مسکن، اضافه کار، انواع پاداشهای مستمر، حق جذب و … بنابراین کسانی که مشمول قانون تامیناجتماعی هستند، مبلغ بیشتری حقبیمه پرداخت میکنند و در نتیجه در زمان بازنشستگی از مستمری بیشتری برخوردار میشوند. یکی از آیتمهای مهم در افزایش مستمری، پرداخت حقبیمه اضافه کاری در زمان اشتغال است. در مقررات تامیناجتماعی، اضافه کار مشمول کسر حقبیمه است؛ ولی مطابق با قانون مدیریت خدمات کشوری در صندوق بازنشستگی کشوری، اضافه کار جزء مزایای مستمر محسوب نشده، در نتیجه مشمول کسورات بیمهای قرار نمیگیرد؛ بنابراین پرداخت حقبیمه و متعاقب آن دریافت مستمری در صندوق بازنشستگی کمتر خواهد بود. در صندوق تامیناجتماعی، این موضوع یک برتری از لحاظ دریافت خدمات بهشمار میرود. ممکن است سوال شود در صندوق تامیناجتماعی، با توجه به آیتمهای بیشتر برای پرداخت حقبیمه، رقم حقبیمه زیادتری نیز باید پرداخت کنیم که بهصرفه نیست.
۳- انتقال سابقه بین صندوقهای بازنشستگی:
برای فردی که خواهان انتقال سوابق خود است، هزینه قابلملاحظهای در بر خواهد داشت، که این مبلغ یا مابهالتفاوت را طبق قانون، خود متقاضی باید پرداخت کند. در این حالت، برای کارکنان پیمانی دستگاههای دولتی که قطعا سوابقی در صندوق تامیناجتماعی دارند و درحال رسمیشدن هستند، پذیرش صندوق بازنشستگی کشوری به صرفه نیست؛ چراکه ناچارند سوابق خود را با پرداخت مبلغ قابلملاحظهای، به صندوق جدید منتقل کنند.
۴- گستره و دامنه پوشش بیمهای:
هر صندوق تامیناجتماعی که دارای بیشترین تعداد بیمهشده باشد، از ظرفیت و اطمینان بیشتری برخوردار است. اصولا بیمه و تامیناجتماعی، براساس سیستم مشارکت استوار است و هرچه مشارکت در آن بیشتر باشد، پایدارتر بوده و ضمانت در ارائه خدمات آن طولانیتر میشود. صندوقهایی که قابلیت جذب بیشتر بیمهشده را دارند، قطعا بر صندوقهای کوچکتر، ارجح خواهند بود؛ زیرا این وضعیت، ضریب اطمینان در اندوختههای اعضا را به مراتب بالاتر خواهد برد.
۵-وضعیت مالی صندوق:
این نکته را که صندوق تامیناجتماعی دارای مشکلات مالی است، نمیتوان انکار کرد. با توجه به قدمت این صندوق -که بیش از ۸۰ سال است- امکان رسیدن به تنگناهای مالی در هر صندوقی دور از انتظار نخواهد بود. صندوقی که نزدیک به سه نسل (هر نسل، سی سال) پرداخت مستمری بازنشستگی را پشت سر گذاشته و هنوز سر پا ایستاده، در مجموع صندوق موفقی بوده است؛ آن هم در شرایطی که در سالهای اخیر، میانگین مدت سابقه در تحقق بازنشستگی بسیار نزول کرده و به زیر بیست سال رسیده است. بحران مالی در صندوقهای بازنشستگی و تامیناجتماعی، در کشور همهگیر است و مختص به سازمان تامیناجتماعی نیست. اتفاقا صندوق تامیناجتماعی، در مقایسه با سایر صندوقهای بازنشستگی، وضعیت بهتری دارد. اکثر قریب به اتفاق صندوقهای بازنشستگی در ایران وابستگی کاملی به منابع دولتی دارند. ورودیها و منابع درآمدی و مالی سازمان تامیناجتماعی، پایدار و دائمی است. اگرچه ممکن است بر اثر رویدادها و شرایط اقتصادی و سیاسی کشور (بیکاری و تحریم، رکود اقتصادی، نوسانات ارز و …) دچار نوساناتی شود، ولی چون دریافت حقبیمه از کارفرمایان و بنگاههای اقتصادی در کشور، یک فرآیند همیشگی و پایدار است، ورشکستگی کلی این صندوق، به دور از واقعیت خواهد بود. حسن ختام آن که تامیناجتماعی در تمامی کشورها توسط دولتها حمایت و پشتیبانی میشود ودولتها موظف به تامین کسری بودجه این صندوقها هستند؛ و هیچ دولتی نمیتواند بر مشکلات صندوقهای تامیناجتماعی، چشم بپوشد.
منبع» آتیه نو / نویسنده : محمد حسین قشقایی – کارشناس تامین اجتماعی