آموزش عالی حسابداری در ایران دیروز، امروز و فردا

[ آموزش عالی حسابداری در ایران دیروز، امروز و فردا]

ورود حسابداری به ایران از اوایل دهه ۱۳۲۰ خورشیدی آغاز شد. استادانی مانند مرحوم اسماعـیل عرفانی، مرحوم حسن سجادی نژاد، مرحوم ابوالـقاسم خـردجو، مرحوم محمد مهدی سمیعی، مرحوم عزیز نبوی و دیگران که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته بودند، برخی با مدرک فوق لیسانس و برخی با مدرک دکترا، حسابدار خبره انگلستان شدند و به کشور بازگشتند. پیش از آن، حسابداری در ایران یک سیستم قدیمی بازاری و مبتنی بر ثبت یکطرفه دفاتر بود. این حسابداری بنیاد تجربی داشت و عملاً یک «دفتردار» در بازار و صنعت وظیفه حسابداری را انجام میداد.

ساختار اجتماعی و اقتصادی ما در حال گذار از کشاورزی به صنعت بود و امواج مهاجرت از روستا به شهر آغاز شده بود، آرام آرام بنگاههای بزرگ تشکیل میشد و برای خدمات حسابداری تقاضا در بازار به وجود می آمد. از همین رو، شرکت نفت و بانک ملی کارشناسانی را به خارج فرستادند و افراد دیگری نیز خود برای تحصیل به خارج رفتند. ضرورت داشت که در برابر تحولات گسترده اجتماعی و اقتصادی، حسابداری نوین و روشهای مدرن ثبـت دفاتر و تنظیـم صورتهای مالی نیز در کشور فراگیر شود. کشورهای پیشرفته و برخی کشورهای درحال توسعه پیشتر در این زمینه گامهای مهمی برداشته بودند و به تبع آن این دانش به کشور ما وارداتی بود.

میدانیم که در اروپا بعد از سال ۱۴۹۴ میلادی لـوکا پاچولی، ریاضیدان و فیلسوف ایتالیایی که استاد فلسفه دانشگاه جنوا و معلم فلسفه داوینچی بود، رساله ای منتشر کرد که دو فصل آخر آن به حسابداری و دفاتر حسابداری مربوط بود و برای نخستین بار معادله ترازنامه را مطرح کرده بود. این معادله که بر اساس آن دارایی مساوی بدهی به اضافه سرمایه است، به عنوان یک تراز و معادله ریاضی مطرح و بستری برای شکل گیری دانش حسابداری شد. این معادله ساده بعدها گسترش پیدا کرد، به نحوی که نیچه، فیلسوف آلمانی، آن را یکی از زیباترین ابداعات بشری میداند.

این مــعادلـه کـماکان رایـج اسـت و سنگبنای دانش حسابداری است. بر همین اساس، حسابداری دو طرفه مطرح شد و ثبت دو طرفه و دفترداری دوبل شکل گرفت. قبل از بازگشت نخستین نسل استادان حسابداری از خارج به کشور، یک مجموعه کتاب ترجمه شده برای دفترداری در آموزشگاهها و مراکز کارورزی حسابداری منتشر شده بود. این آموزشگاه ها و مراکز در فاصله دهـه هـای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ دفتــرداری دوبـل را که به دفترداری ایتالیایی معروف بود آموزش میدادند. بدین ترتیب، در پاسخ به نیازهای اقتصـادی، حسابداری بهتدریج ریشـه دواند.

نخستین بار در قانون تجارت مصوب سال ۱۳۱۱ بود که مقرر شد مجمع عمومی هر شرکت سهامی یک یا چند مفتش (بازرس) را از بین صاحبان سهام یا از خارج از آن انتخاب کند تا با رسیدگی به حسابها و اسناد و مدارک شرکت، دربارهی وضعیت شرکت و صـورتهای مالی آن گـزارشی به مجمع عمومی در سال بعد بدهد. اما این «مفتشان» به انجام حسابرسی در معنای متعـارف آن مبادرت نمیکردند در قانون مالیات بر درآمد سال ۱۳۲۸ هم موضوع حسـابرسی مـالیاتی مطرح شده بود. اما تصویب قانون مالیاتهای مستقیم سال ۱۳۴۵ نقطهعطف مهمی بود که مقرر کرد کانون حسابداران رسمی تشکیل شود. آیین نامه ی  مربـوط به نحـوه ی انتخاب حسابداران رسمی در سال ۱۳۴۶ و اساسنامه ی کانون در سال ۱۳۵۱ به تصویب رسید و حسابداران رسمی، رسیدگی به دفاتر حسـاب و سـود و زیان و ترازنامه ی مؤدیان را از بعد مالیاتی در موارد ارجاعی به عهده گرفتند.

اصلاحیه‌ی قانون تجارت (راجع به شرکت های سهامی) مصوب ۱۳۴۷ نیز شرکت های سهامی عام را مکلف کرد که به صورت حساب سود و زیان و ترازنامه‌ی شرکت، گزارش حسابداران رسمی را نیز ضمیمه کنند. حسابداران رسمی نیز مکلف شدند در گزارش خود علاوه بر اظهارنظر درباره حساب های شرکت، گواهی نمایند صورت های مالی تنظیم شده از طرف هیئت مدیره، وضع مالی شرکت را به نحو صحیح و روشن، نشان می دهد. در همین سالها قوانین دیگری نیز به حسابرسی اشاره داشتند و حسابرسی را الزامی شناخته بودند، از جمله براساس قانون بورس اوراق بهادار تهران، سهام شرکت هایی در بورس پذیرفته میشد که حسابهای آن را مؤسسات حسابرسی مورد قبول هیئت پذیرش بورس، حسابرسی کرده باشند.

در سال ۱۳۵۰ شرکت سهامی حسابرسی که سهام آن تماماً متعلق به دولت بود به منظور انجام خدمـات حسابرسی شـرکـت های تابعـه ی وزارت دارایـی قرار گـرفـت و حسـابرسی اغلـب شـرکت های دولتـی مـتعاقباً به آن واگذار شد.

به موازات این تحولات در اقتصاد و گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد مدرن و ایجاد بسترهای قانونی برای الزامی کردن حسابداری جدید و حسابرسی، استادانی که از خـارج بازگشـته بودند، نخستین آموزگـاران و بنیـانگذاران سـبک نوین حسابداری در ایران بودند. مرحوم اسماعیل عـرفـانی و مـرحـوم حسـن سجـادینژاد رشـتهی حـسابداری در دانشـکدهی نفت وابسته به شرکت نفت را در سال ۱۳۳۶ تأسـیس کـردند و دکتر عزیـز نبوی در سال ۱۳۴۳ مؤسسه عالی حسابداری را در تهران تأسـیس کـرد و از ایـن طـریق بستری دانشگاهی برای حسابداری پدید آمـد. رونـد آمـوزش عـالی حـسابداری در ایران از اواسط دهه ۱۳۴۰ آغاز شد. رشـتهی حسـابداری کامـلاً نوپا بود و مؤسسه عالی حسابداری و دانشگاه تهران دانشـجوی حـسابـداری میپذیرفتند.

حسابـدار قدیم در بازار مـیرزابنویسی بود که با چرتـکه کـارش را انجام میداد و بیشتـر واقـعهنگار بود تا حسابدار. اما وقتی تقاضا در واحدهای بزرگ صنعتی ایجاد شد، دیگر میرزابنویسها پاسخگو نبودند. تکامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی روی همهی حرفهها تأثیر گذاشته بود. سمت تقاضا در ایران ایجاد شده بود، مؤسسات آموزش کارشناسان حسابداری هم ایجاد شده بودند و کسانی که وارد این حوزه میشدند بعد از مدتی جایگاه اجتماعی مناسبی پیدا میکردند. واحدهای جدید اقتصادی تخصص آنها را باور کردند و این افراد با ورود به بازار کار درآمد خوبی دریافت کردند.

تا قبل از انقلاب مؤسسه های بازرگانی هم آموزش حسابداری میدادند. مؤسسات حسابرسی که طی این دوره تأسیس شده بودند، در چند سال پایانی منتهی به انقلاب بسیار فعال بودند. کانون حسابداران رسمی هم قبل از انقلاب وجود داشت که مجوز مؤسسهی حسابرسی میداد. اتفاق مهم دیگر تأسیس انجمن حسابداران خبره ایران بود که به مدد جمعی از پیشکسوتان حرفه حسابداری و حسابرسی در ایران در سال ۱۳۵۱ تأسیس شد و نقش مهمی در گسترش رشته حسابداری داشت.

رخدادهای انقلاب و بحرانهای ناشی از جنگ هشت ساله وقفه ای در روند توسعه‌ی حسابداری ـ حسابرسی در کشور ایجاد کرد، اما با سامان‌یابی اوضاع شاهد استمرار رشد پیوسته حرفه و به موازات آن توسعه آکادمیک حسابداری بودیم. بعد از انقلاب، نخست مؤسسه حسابرسی سازمان برنامه تـأسیس شد و هسـته اولیه سازمان حسـابرسی آنجـا بنا نهـاده شد. سپس طبق قانون، سازمان حسابرسی و همچنین مؤسسات حسابرسی خصوصی تشکیل شد.

کیفیت و کمیت حسابداری در دانشگاههای ایران
در پاسخ به تقاضای بازار بعد از انقلاب دو بحث مطرح شد. یکم پاسخگویی به نیازهای کمّی بود که ابتدا دانشگاه آزاد و سپس دانشگاه پیـام نور و دانشـگاههای علمی ـ کاربردی برای تأمین این نیازها تأسیس شدند. به نظر میرسد ما هماکنون مشکل عدم تأمین تقاضای موجود برای رشتهی حسابداری را نداریم وپاسخگوی آموزشی به تقاضا هستیم. در حد کاردانی و کارشناسی این نیاز اشباع شده و در سطح تحصیلات تکمیلی نیز حسابداری در حال گسترش است.

دوم این که، در سطح تحصیلات تکمیلی مسئلهی کیفیت اهمیت روزافزونی دارد. گفتنی است که قبل از انقلاب چون تعداد دانشجویان کم بود، استاد میتوانست کنترل بهتری روی کلاس درس داشته باشد و گفتوگوی دایمی بین استاد و دانشجو وجود داشت. استادان ما در صنعت فعال بودند و دانشجویان را از سال دوم جذب فعالیتهای کاری میکـردند. بدین ترتیب، تجربهی علمی و تجربهی حرفهای با هم درمیآمیخت و همین به ارتقای کیفی رشتهی حسابداری کمک میکرد.
امروز هم در مجموع به نظر میرسد، با فرازوفرودهایی، بهخصوص در دانشگاههای دولتی به دلیل الزامات وزارت علوم کیفیت رعایت میشود و به معیارهایی مانند سرانهی استاد به دانشجو، امکانات آموزشی و غیره در دانشـگاههـای دولـتی اعـم از تهـران یا شهرستان ها توجه میشود. دانشگاه آزاد هم در ابتدا این مسئله را رعایت مـیکـرد. تجربهی خود من حاکی از شمار انبوهی از دانشآموختگان این دانشگاه است که هماکنون بسیاری از آنان مدیران بلندمرتبه در صنعت و مدیران مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس و یا دستگاههای دولتی هستند.

بعـد از گـسترش تحصیـلات دانشـگاهـی در سـطح کارشـناسی، شاهد توسـعه آن در سطوح کارشناسی ارشد و در ادامه در سطح دکترا بودیم. چون کارشناسها برای رشد به تحصیلات تکمیلی نیاز داشتند، دانشگاهها به این تقاضا واکنش نشان دادند و آنهایی که توانایی انسانی و هیئت علمی کافی داشتند به تأسیس مقطع کارشناسی ارشد مبادرت کردند. در ادامه، این مقطع در دانشگاه آزاد و در سالهای اخیر در دانشگاه پیام نور هم به وجود آمد. به همین ترتیب، بعد از مدتی به مقطع دکترا نیز احساس نیاز پیدا شد. پیریزی این مقطع به استادها و شرایطی نیاز داشت که آن زمان در ایران وجود نداشت. البته سرفصل درسها از دانشگاههای خارجی گرفته شده بود. ابتدا قرار شد در دانشگاه علامه طباطبایی این کار انجام شود و دکتر علی ثقفی که دانش آموخته حسابداری از آمریکا هستند مقطـع دکتـرای حسـابداری را در دانشـگاه علامه طباطبایی راه اندازی کرد.

در قالب «طرح تاکتن» سازمان ملل که در زمان وزارت دکتر مصطفی معین مطرح شده بود، از جمعی از استادان که اکثر آنان مدرک فوق لیسانس داشتند، آزمون گرفته شد و نتیجه آن بود که هشت نفر قبول شدند و بنده هم سعادت داشتم یکی از آن ها باشم. دورهی دکترای ما طولانی شد، چراکه استادان به خرج سازمان ملل از خارج میآمدند و این روند با همت و مدیریت دکتر علی ثقفی انجام میشد. ما نخستین گروه این دوره در خردادماه ۱۳۷۸ فارغالتحصیل شدیم. در ادامه، دانشگاه تهران هم دورهی دکترا ایجاد کرد و بعد از چند سال دانشگاه شهید بهشتی هم به این مهم پرداخت. سایر دانشگاههای دولتی هم از چند سال پیش شروع به پذیرش دانشجوی دکترا کردند و البته دانشگاه آزاد هم این روند را آغاز کرد.

گسترش کمّی در سطح کارشناسی به خاطر نیاز صنعت و واحدهای اقتصادی است. در سطح کارشناسی ارشد به بالا موضوعات نظریتر میشود و کاربرد مستقیم عملی آموخـتههای دانشگاهی کمتر مورد نیاز بازار است. مباحث نظری باعث میشود که حسابدارانی که در مقطع کارشناسی فقط تکنیکهای عملی را آموخته بودند، در مقاطع بالاتر با برهانهای نظری آشنا شوند و افق دید گستردهتری پیدا کنند. ایــن گــروه از دانـشآموخـتگان معمـولاً در کـار خـود رشـد بیـشتری میکننــد و آمـادگی پذیـرش مسئولیت مدیریت مالی و مواجهه با موضوعات جدیدتر را دارند. برای مثال، وقتی محصول مشترک و فرعی را در حسابداری صنعتی در مقطع کارشناسی درس میدهیم و چند روش محاسبهی قیمت تمامشده را میگوییم، بسیاری از دانشجویان کارشناسی دلیل آن را نمیدانند و صرفاً از تکنیکها آگاه میشوند. اما این مباحث در مقطع دکترا در مبحث حسابداری مدیریت پیشرفته باز میشود. آنجا چگونگی را یاد میگیرند و اینجا چیستی و چرایی آن را. حسابرسان هم باید در مقاطع بالاتر مباحث نظری را یاد بگیرند. این وظیفه را در دنیا انجمنهای تخصصی بر عهده میگیرند.

تردیدی نیست که مقطـع دکترا نیاز به هیئـت علمی مجـرب و با تخصـص بالا دارد. عمده ی استادان کـنونی دانشگاهها در اولین دورهی دکترا که به همـت دکتر علی ثقفی راه اندازی شد تربیت شدند. تحولات بازار سرمایه و بورس نشان میدهد ورود گروه بالای تحصیـلات تکمیلـی نقـش کلیدی در پیشرفت این بخش دارد این دانشآموختگان نقش کلیدی در توسعهی بازار سرمایه داشتهاند، دربارهی کنترلهای داخــلی گــزارش مـیدهـند، حسـابرسی داخلی انجام میدهند، منشور و ساختار راهبری شرکتها را تـدوین کردهاند و در شرکتهای کارگزاری نقش تحلیلگران حرفهای را داشتهاند. اما باید تأکید کرد که تعداد زیاد دانشجو در کیفیت تحصیلات تکمیلی تاثیر میگذارد و پذیرش گستردهی دانشجویان دورهی دکترا، بهویـژه در دانشـگـاههـای غـیردولتـی، میتوانـد تأثیـر نامطلوبی روی وضـعیت درازمدت آمـوزش دانشـگاهـی حسـابداری در مقطـع تحصیـلات تکمیلی داشته باشد.

 

منبع: مجله حسابدار، شماره ۲۷۹، خرداد ۱۳۹۴، صص ۱۵-۱۲

نرم‌افزار جامع مالی و اداری ویژن

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا