بررسی برخی معیارهای کیفیت سود حسابداری در چرخههای تجاری
[بررسی برخی معیارهای کیفیت سود حسابداری در چرخههای تجاری]
مقدمه
در دنیای امروز، سرمایهگذاران موتورهای حرکت پیشرفت و توسـعه در نظـر گرفتـه مـیشـوند و درنتیجه، اطلاعاتی که آنها برای تصمیمگیری خود استفاده میکنند، بسیار مهم و اساسـی اسـت. سرمایهگذاران از منابع اطلاعاتی مختلفی اسـتفاده کـرده و از طریـق ایـن منـابع تصـمیمگیـری میکنند. بهطور کلی منابع مورد استفاده سرمایهگذاران را میتوان در دو گروه منابع اطلاعـاتی در مورد وضعیت کلان اقتصادی و وضعیت خاص شرکت طبقهبندی کرد. اطلاعات در مورد وضعیت کلی اقتصاد، شامل اطلاعاتی است که کل اقتصاد را فراگرفته و بر کل شرکتها اثر میگذارد؛ اما اطلاعات در مورد وضعیت خاص شرکت، شامل اطلاعاتی ماننـد تغییـر مـدیران، وضـعیت مـالی شرکت و… هستند. بنابراین سرمایهگذاران به هر دو منابع اطلاعاتی توجه میکنند؛ اما موضـوعی که در این زمان اهمیت زیادی دارد، اینکه وضعیت کلی اقتصاد میتواند بـر عملکـرد شـرکتهـا تأثیر بگذارد. برای مثال، هنگامیکه اقتصاد رونق دارد، تقاضـا بـرای کالاهـای شـرکت افـزایش مییابد، این امر نشان میدهد که وضعیت کلی اقتصاد بر شرکتها نیز اثر مـیگـذارد و درنتیجـه چنین انتظار میرود که هم سرمایهگذاران و هم مدیران شرکت، به ایـن موضـوع توجـه کـرده و براساس آن تصمیمگیری کنند. بنابراین بهتر است این موضوع با توجه بهاهمیت بـالای خـود، در رویکردهای مطالعاتی مورد توجه قرار گیرد (جانسون، ۱۹۹۹). این مقاله تلاشکرده اسـت تـا بـر اساس این مفهوم، به بررسی برخی از ویژگیهای سود حسابداری در چرخههای تجاری بپردازد. سرمایهگذاران از منابع مختلف اطلاعاتی استفاده کرده و بر اساس آن تصمیمگیری میکننـد. یکی از سؤالهای اساسی همیشگی محققان حسابداری این موضوع بوده است که سرمایهگذاران چه اهمیتی را به اطلاعات حسابداری، بهویژه سود حسابداری میدهنـد. اهمیـت اختصـاص داده (ERC) تعیـین شده به سود حسابداری، بهصورت غیر مستقیم از طریـق ضـریب واکـنش سـود میشود (اسکات، ۲۰۰۹).
سرمایهگذاران در موقعیتهای مختلف اقتصادی (رونق یا رکود)، چشماندازهای متفاوتی دارند و بر اساس این چشماندازها، به جمعآوری و وزن دادن به اطلاعات اقدام میکنند. برای مثـال، از آنجاکه عدم اطمینان کل اقتصاد را دربرگرفته است، آنها در شرایط رکود اقتصادی تلاش میکنند تا ریسک خود را به حداقل برسانند؛ بنابراین درپی اطلاعاتی هستند که بـالاترین قابلیـت اتکـا را داشته و همچنین از عینیت بالایی برخوردار باشد. درنتیجه از میان منابع اطلاعـاتی مختلـف، بـه منابعی وزن بیشتری میدهند که عینیت بیشتری داشته باشد. از سوی دیگر، سود حسابداری یک منبع اطلاعاتی با عینیت بالا شناخته میشود، از این رو، آنها به سود حسـابداری کـه یـک منبـع اطلاعاتی مناسب است، وزن بیشتری میدهند. در نقطه مقابل، سرمایهگـذاران در شـرایط رونـق اقتصادی، از آنجاکه وضعیت اقتصادی روبهرشد است، درپی اطلاعاتی هسـتند کـه فرصـتهـای سرمایهگذاری و رشد را به آنها نشان دهد؛ پس آنها جویای اطلاعاتی هستند که بیشتر بر اسـاس پیشبینی است و مسئله مربوطبودن برای آنهـا بسـیار مهـم اسـت و ویژگـی عینیـت از اهمیـت کمتری برخوردار است. در این شرایط آنها به سود حسابداری نسبت به سایر منـابع اطلاعـاتی در حالت رونق اقتصادی وزن کمتری میدهند، از این رو چنین انتظار مـیرود کـه ضـریب واکـنش سود در حالت رونق، نسبت به دوره رکود کمتر باشد. بنابراین این مقالـه در گـام اول بـه بررسـی ضریب واکنش سود در طول چرخههای تجاری پرداخته است (جنکینز، کان و ویلوری، ۲۰۰۹). سرمایهگذاران با استفاده از اطلاعات منتشرشده شرکتها اقدام به تصمیمگیـری مـیکننـد و تصمیمگیریهای مناسب، به وجود اطلاعات باکیفیت وابسته است؛ بنابراین کیفیت آن بسیار مهم و اساسی است. از این رو، بسیاری از مطالعات به بررسی کیفیت اطلاعات منتشرشـده شـرکتهـا پرداختهاند. یکی از شاخصهای نشاندهنده کیفیت سود، پایداری سود حسابداری است، بـر ایـن اساس که هرچه سود حسابداری پایدارتر باشد، از دید شرکتکنندگان در بازارهای مالی، این سود بهمنزله سود باکیفیت بالا تفسیر میشود. از سوی دیگر، چون وضعیت کلی اقتصاد روی شـرکت اثر میگذارد و درنتیجه این وضعیت بر سود شرکت نیز اثرگذار است، چنین انتظار مـیرود کـه در دوره رونق اقتصادی، چون وضعیت کلی اقتصاد روبهرشد و تقاضا برای کالا و خدمات ثبـات دارد، شرکتها بهراحتی بهاهداف خود دست یابند، بنابراین انتظار میرود که سود شرکت نیـز از ثبـات برخوردار باشد؛ اما در نقطه مقابل، در دوره رکود که وضعیت کلی اقتصـاد نوسـان دارد، بنـابراین سود حسابداری نیز تحت تأثیر آن قرار گرفته و نوسان بیشتری دارد، بنابراین چنین انتظار میرود که سود حسابداری در دوره رونق نسبت به دوره رکود، از نوسان کمتری برخـوردار باشـد (تـامی، ۲۰۱۲). درنتیجه در گام دوم این پژوهش به بررسی ایـن موضـوع پرداختـه شـده اسـت کـه آیـا پایداری سود تحت تأثیر چرخههای مختلف تجاری قرار میگیرد یا خیر؟
در ادامه ادبیات و پیشینه پژوهش بیان شده است و در بخـشهـای بعـدی بـه فرضـیههـای پژوهش و روش انجام پژوهش پرداخته میشود و درنهایت نیز نتایج آزمون فرض آمـاری، نتـایج کلی و پیشنهادها و انتقادها ارائه خواهد شد.
چارچوب نظری و پیشینه پژوهش
سرمایهگذاران ارکان اصلی بازارها و نهادهای مالی بهشمار میرونـد و همـواره درپـی اطلاعـاتی هستند که با استفاده از آنها، تصمیمهای مناسبی بگیرنـد. لازمـه تصـمیمگیـری مناسـب، وجـود اطلاعات شفاف و صحیح است. سود حسابداری یکی از فراگیرترین اطلاعاتی که سرمایهگـذاران همواره به آن توجه میکنند، اما مسئله اصلی مطروحه این موضوع اسـت کـه سـود تحـت تـأثیر عوامل داخل شرکت و عوامل خارج از شرکت قرار دارد. مطالعات بسـیاری در ایـن زمینـه انجـام گرفته است که از آن دسته، میتوان به مطالعه دانلسون، جنینگ و مکینز (۲۰۱۰) اشاره کرد. آنها در مطالعه خود به بررسی این موضوع پرداختند که آیا تغییرات در رابطه درآمد ـ هزینـه، ناشـی از عوامل حسابداری بوده یا ناشی از عوامل اقتصادی است. یافتههای دانلسون و همکاران نشان داد که عوامل اقتصادی و تغییرات اقتصادی، بهطور چشمگیری بر رویهها و روشهای حسابداری اثر میگذارد. همچنین آنها دریافتند که بخشی از این تغییرات، بـهدلیـل تغییـر در شـرایط اقتصـادی آمریکا بوده است. بنابراین آگاهی از این تأثیرات، میتواند به شرکتکنندگان در اتخاذ تصـمیمات مناسب یاری رساند.
در مطالعات گذشته، بیشتر تأثیر عوامل داخلی روی سود در طول زمـان مـورد بررسـی قـرار گرفته است که از آن جمله میتوان بـه مطالعـه دچـو و دیچـو (۲۰۰۲) و ریچاردسـون، اسـلوان، سولیمان و تیونا (۲۰۰۵) اشاره کرد، اما در سالهای اخیر، جهتگیری مقالهها بدین سو بوده است که به بررسی تأثیر عوامل خارجی روی شرکتها نیز بپردازند که مطالعه جنکینز، کان و ویلـوری (۲۰۰۹)، تامی (۲۰۱۲) و جانسون (۱۹۹۹) در این دسته مطالعات قرار دارند.
همانگونه که اشاره شد، شرکتها تحت تأثیر عوامـل داخلـی و خـارجی هسـتند. از عوامـل خارجی که وضعیت شرکت را تحت تأثیر قرار میدهد، وضعیت کلی اقتصاد است. در همین راستا، از دید سرمایهگذاران، سود حسابداری یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی بهشمار میرود و محققان حسابداری همواره به بحث پیرامون این موضوع میپردازند که سرمایهگـذاران چـه اهمیتـی را در بین منابع اطلاعاتی خود برای سود حسابداری قائلاند که ایـن اهمیـت (وزن) از طریـق ضـریب واکنش سود (ERC) تعیین میشود.
تصمیمگیریهای سرمایهگذاران براساس وضعیتهای مختلف تجاری (رونق یا رکود) اسـت. از این رو، در دوران رکود تجاری، چون وضعیت اقتصادی نوسان داشته و با عدم اطمینان همـراه است، سرمایهگذاران بیشتر بهدنبال اطلاعـاتی مـیرونـد کـه از قابلیـت اتکـا و عینیـت بـالاتری برخوردار باشد. همچنین از آنجاکه سـود حسـابداری منبعـی بـا عینیـت بـالا شـناخته مـیشـود، سرمایهگذاران از سود حسابداری بهمنزله منبع اطلاعـاتی مهـم اسـتفاده مـیکننـد و بـه آن وزن بیشتری میدهند. در دوران رونق که وضعیت اقتصادی روبهرشد است، درپی اطلاعاتی هستند که چشمانداز آتی داشته باشند و بیشتر ویژگی مربوطبـودن بـرای آنهـا مهـم اسـت. بنـابراین ویژگی قابلیت اتکا برای آنها کمتر اهمیـت دارد و بـه آن وزن کمتـری مـیدهنـد (جنکینـز و همکاران، ۲۰۰۹). درنتیجه گام اول پژوهش به بررسی ضریب واکنش سود در طول چرخههـای تجاری پرداخته است.
همانگونه که اشاره شد، سرمایهگذاران سود حسابداری را یک منبع مهم اطلاعاتی میدانند و بر اساس آن تصمیمگیری میکنند. از این رو، کیفیت این سود، همواره بهمنزله یک عامـل مهـم مطرح بوده است. پس در گام بعدی بر اساس نگرش زیر، به بررسی یکی دیگر از شـاخصهـای کیفی سود حسابداری که همان پایداری است، پرداخته شده است.
پایداری سود یکی از شاخصهای مهم سود است و از دید سرمایهگذاران، سودی که پایداری بیشتری دارد، سود باکیفیت تعریف میشود؛ زیرا در مدلهای ارزشیابی و مدلهای پیشبینـی از سود پایدارتر، بهتر میتوان استفاده کرد (تامی، ۲۰۱۲).
سود حسابداری تحت تأثیر شرایط اقتصادی (رونق یا رکـود) قـرار مـیگیـرد. در دوره رونـق، تقاضا برای کالاها و خدمات از یک پایداری نسبی روبهرشد برخوردار است. همچنین در این دوره عدم اطمینان در اقتصاد، در سطح پایینی قرار دارد؛ بنابراین انتظار مـیرود کـه وضـعیت شـرکت نوسان کمتری داشته باشد و درنتیجه آن، سود شرکت که شاخصی از وضـعیت شـرکت اسـت، از پایداری بالایی برخوردار باشد. در دوره رکود نیز چون تقاضا کاهش مییابد، شرایط عدم اطمینان سرتاسر اقتصاد را فرامیگیرد و از آنجا که شرکتها نیز بخشی از این اقتصاد هستند، ایـن انتظـار وجود دارد که وضعیت شرکت نیز دچار نوسان شود. بنابراین سود در دوران رکود از پایداری کمی برخوردار است (تامی ، ۲۰۱۲). شکل ۱ پایداری سـود در شـرایط مختلـف تجـاری را بـهصـورت ترسیمی نشان میدهد.
در زمینه رابطه بین چرخههای تجاری و متغیرها و معیارهای حسابداری، میتوان به مطالعات زیر اشاره کرد.
جنکینز، کان و ویلوری (۲۰۰۹)، محافظهکاری و ارتباط باارزش سود تجاری بررسی کردند. نتایج آنها نشان داد که در طول دوره رونق، محافظهکاری و ارتباط باارزش سود نسبت به دوره رکود افزایش مییابد.
تامی (۲۰۱۲) به بررسی رابطه بین پایداری سود در طول چرخههای تجاری پرداخته است. او دریافت که سود در دوره رونق نسبت به دوره رکود پایداری بیشتری دارد. وی همچنین به بررسی پایداری اقلام تشکیلدهنده سود (بخش نقدی و غیر نقدی سود) پرداخت و بر این اساس دریافت که پایداری بخش نقدی، بیشتر از بخش تعهدی است.
کوینگلو(۲۰۰۵) به بررسی اثر چرخههای تجاری (بهصورت خاص تغییرات در تولید ناخـالص بر پنج متغیر حسابداری، شامل رشد فروش، تغییر در حاشیه فروش، سـود قبـل از اقـلام ۲ داخلی) غیرمترقبه، سود خالص و رشد در داراییها، پرداخته است. یافتههای وی نشان میدهد کـه همـه متغیرهای اشارهشده بهطور مثبت با تولیـد ناخـالص داخلـی در ارتبـاط هسـتند، امـا شـدت ایـن حساسیت در دوره رکود نسبت به دوره رونق بیشـتر اسـت. ایـن حساسـیت متفـاوت نسـبت بـه چرخههای تجاری را میتوان از طریق ویژگیهای خاص شرکت و صنعت توضیح داد. همچنـین ۳ او در رساله خود، شرکتهای نمونه را به دو گروه چرخهای و غیر چرخهای تفکیک کرد کـه بـر اساس یافتههای او، این حساسیت نسبت به چرخههای تجاری، برای پنج متغیر مـورد بررسـی در شرکتهای چرخهای وجود داشته است؛ درحالیکه برای شرکتهای غیر چرخهای فقط بـرای دو متغیر فروش و رشد داراییها وجود داشته است. همچنین این حساسیت از طریق اندازه شرکتها کاهش مییابد؛ به این ترتیب که هرچه شرکت از نظر اندازه کوچکتر باشد، حساسـیتش بیشـتر خواهد بود. همچنین او به بررسی مدیریت سود در طول چرخههای تجاری پرداخت و دریافت که مدیریت سود در دورههای رکود نسبت به دورههای رونق، بیشتر بوده است.
پورحیدری و عالیپور در سال ۱۳۸۸ پژوهشی انجام دادند و در آن، بـه بررسـی ارتبـاط بـین دادههای حسابداری با چرخههـای تجـاری در بـورس اوراق بهـادار تهـران پرداختنـد. دادههـای حسابداری مورد بررسی آنها شامل رشد فروش، تغییرات حاشیه سود ناخالص، سود قبل از مالیات، تغییرات سود خالص و تغییرات کل داراییها بود. نتایج این پژوهش نشان داد که در بورس اوراق بهادار تهران، بین متغیرهای حسابداری رشد فروش و حاشیه سود ناخالص با چرخههای تجـاری، رابطه معناداری وجود دارد؛ درحالیکه بین سایر متغیرهای حسابداری با چرخههای تجاری رابطـه معناداری وجود ندارد.
همانگونه که پیش از این گفته شد، توجه به جنبههای کلان اقتصادی، یکی از موارد اصـلی است که این پژوهش را از پژوهشهای دیگر متمایز میکند؛ درحالیکه مطالعات داخلی کمتر بـه این جنبه توجه کردهاند که در زیر به نمونههایی از این دسته مطالعات اشاره شده است.
کردستانی و مجدی (۱۳۸۶) به بررسی رابطه میان پنج ویژگی کیفـی سـود (پایـداری سـود، قابلیت پیشبینی سود، مربوطبودن سود به ارزش سهام، بهموقعبودن و محافظهکارانهبودن سـود) با هزینه سرمایه سهام عادی پرداختند. یافتههای آنها نشان میدهد که ویژگیهای کیفی سود بر هزینه سرمایه سهام عادی تأثیر دارد. همچنین یافتـههـا حـاکی از وجـود رابطـه معکـوس بـین ویژگیهای کیفی سود، شامل پایداری سود، قابلیت پیشبینی سود، مربوطبـودن سـود بـه ارزش سهام، بهموقعبودن و هزینه سرمایه سهام عادی است؛ اما درمورد رابطه میـان محافظـهکـاری و هزینه سرمایه سهام عادی، رابطه معناداری مشاهده نشده است.
ثقفی و کردستانی (۱۳۸۳) به بررسی و تبیین رابطه بین کیفیت سود و واکنش بازار به تغییـرات سود نقدی پرداختند. نتایج آنها حاکی از این بود که برمبنای کیفیت سود مبتنی بر پایداری سـود، واکنش بازار به افزایش سود نقدی شرکتها مثبت است و برمبنای کیفیت سود مبتنی بـر رابطـه سود و جریانهای نقدی عملیاتی شرکتها، واکنش بازار به کاهش سود نقدی شرکتهـا مثبـت است و بازده غیرعادی انباشته سهام با افزایش (کاهش) سود نقدی و سـود غیرمنتظـره، افـزایش (کاهش) مییابد؛ یعنی واکنش بازار به تغییرات سود نقدی و تغییرات سود غیرمنتظره مثبـت و از نظر آماری معنادار است.
عربمازار یزدی و کرانی (۱۳۹۰) به بررسی رابطه بین راهبرد افزایش سود و ضریب واکـنش سود در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نمونه آنها شـامل نـودوپنج شـرکت پذیرفتـهشـده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ بوده است. نتایج این پـژوهش نشـان داد که بین راهبرد افزایش سود و ضریب واکنش سود، رابطه معناداری وجود دارد.
کرمی، تاجیک و مرادی (۱۳۸۵) در پژوهش خود، رابطه بین کیفیت سود و افزایش سرمایه از محل مطالبات سهامداران را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که بین کیفیت سود و افزایش سرمایه از محل مطالبات سهامداران، رابطه معناداری وجود ندارد.
فرضیههای پژوهش
با توجه به نظریهها و ادبیات پژوهش مطرحشده در بخش چـارچوب نظـری و پیشـینه پـژوهش، سرمایهگذاران با استفاده از منابع مختلفی اقدام به تصمیمگیری میکنند و انتخاب ایـن منـابع بـا استفاده از چشمانداز آنها از بازار صورت میگیرد. یکی از مهمترین منابع، سـود حسـابداری اسـت که میزان اهمیت اختصاص دادهشده به آن از طریق ضریب واکنش سود (ERC) تعیین میشـود. در دوران رونق اقتصادی، چون پیشبینیهای سرمایهگذاران خوشبینانه است، برای همین بیشتر از اطلاعات برآوردی استفاده میکنند و مسئله عینیت برای آنها از اهمیت کمتری برخوردار است. از سوی دیگر چون اطلاعات حسابداری منبعی با عینیت بالا در نظر گرفته میشـود، بنـابراین در سبد اطلاعاتی خود به سود حسابداری وزن کمتری مـیدهنـد. همچنـین در دوران رکـود چـون وضعیت اقتصادی در حالت عدم اطمینان است، سرمایهگذران درپی اطلاعاتی هستند که قابلیـت اتکای بالاتری دارنـد و از عینیـت بـالاتری برخوردارنـد، بنـابراین در ایـن دوران آنهـا بـه سـود حسابداری که نسبت به سایر منابع اطلاعاتی از عینیت بـالاتری برخـوردار اسـت، وزن بیشـتری میدهند. بر این اساس، فرضیه اول پژوهش بهصورت زیر مطرح میشود:
فرضیه اول: ضریب واکنش سود در موقعیتهای مختلف چرخـههـای تجـاری دارای تفـاوت معناداری است.
سود حسابداری تحت تأثیر شرایط اقتصادی شرکت قرار میگیـرد؛ بـهگونـهای کـه در دوران رونق اقتصادی، چون تقاضای کالاها و خـدمات شـرکت در حـد نسـبتاً ثـابتی قـرار دارد و عـدم اطمینان در ارتباط با تقاضا کالاهای شرکت پایین است، انتظار میرود کـه سـود دارای پایـداری بیشتری باشد، اما در دوران رکود، عدم اطمینان در ارتباط با تقاضای محصولات شرکت بالا است و تقاضا برای محصولات شرکت ثابت نیست، بنابراین انتظار میرود کـه سـود شـرکت پایـداری کمی داشته باشد؛ پس با توجه به این موضوع فرضیه دوم پژوهش بهشرح زیر بیان میشود:
فرضیه دوم: پایداری سـود در موقعیـتهـای مختلـف چرخـههـای تجـاری دارای تفـاوت معناداری است.
روش پژوهش این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و تلاش میکنـد، برخـی ویژگـیهـای کیفیـت سـود (ضریب واکنش سود و پایداری سود) در طول چرخههای تجاری را بررسی کند که میتواند برای نهادهای تدوینکننده مقررات، استانداردگذاران، سرمایهگذاران و… راهگشا باشـد. همچنـین روش این پژوهش از نظر زمان گردآوری اطلاعات و نوع دادهها، از دسته مطالعات تاریخی، توصـیفی ـ تحلیلی همبستگی بوده که در شیوه تحلیل دادهها از رگرسیون با رویکرد پانل (تلفیقی) اسـتفاده شده است.
جامعه آماری آن، کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بـورس اوراق بهـادار تهـران، بـهاسـتثنای شرکتهای سرمایهگذاری، بانکی و بیمهای هستند. نمونـه پـژوهش را صدوسـیوشـش شـرکت پذیرفتهشده بورس اوراق بهادار، در بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱ تشـکیل داده اسـت. اطلاعـات لازم در ارتباط با این شرکتها از نرمافزار رهآورد نوین و لـوحهـای فشـرده بـورس اوراق بهـادار جمعآوری و خلاصه شده است. نمونههای در نظر گرفتهشده از ویژگیهای زیر برخوردارند:
۱. بهمنظور افزایش قابلیت مقایسه، دوره مالی آنها منتهی به اسفند ماه باشد؛
۲. شرکتها نباید سال مالی خود را در محدوده زمانی سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱ تغییر داده باشند؛
۳. به دلیل تفاوت موجود در فعالیتها، از دسته شرکتهای واسطهگری مالی، بانک و بیمهای نباشد.
۴. بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱ وقفه عملیاتی نداشته باشند.
تعیین چرخههای تجاری همانطور که اشاره شد یکی از روشهای تعیین و درک وضعیت کلی اقتصاد، نگاه به چرخههای تجاری است. بنابراین در پژوهش پیش رو، چرخههای تجاری بهمنزله یک نمای کلـی از اقتصـاد در نظر گرفته شده است. برای محاسبه چرخههای تجاری، از نرمافزار Eviews و فیلتر هادریـک (HP) استفاده شده است. در این روش فرض بر آن است که تولید ناخـالص داخلـی ـ پراسکات حقیقی ایران از سه جزء روند بلندمدت، نوسانهای چرخهای و حرکات نامنظم تشکیل شده است. فیلتر هادریک ـ پرسکات در دو مرحله این اجزا را از یکدیگر جدا میکند. در مرحلـه اول، از ایـن فیلتر برای استخراج روند بلندمدت استفاده میشود و در مرحله دوم، جزء چرخهای بـاقیمانـده از حاصل استخراج میشود. با استفاده از روش تخمین آمـاری هادریـک ـ پرسـکات، جـزء رونـد از رابطه ۱ محاسبه میشود:
همانطور که مشاهده میشود در رابطه مذکور پارامتر خطی λ، فرایند یکنواختسـازی جـزء روند را کنترل میکند؛ بهگونهای که با افزایش ضریب خطی، سـری مـورد مطالعـه یکنواخـتتـر میشود. مشکل این روش، انتخاب دقیق مقدار λ اسـت، زیـرا بـا انتخـاب نادرسـت آن، مقـدار چرخههای تجاری بهدرستی محاسبه نخواهد شد (هادیان و هاشمپور، ۱۳۸۲).
همانطور که اشاره شد، مشکل استفاده از این فیلتر، انتخاب مقدار پارامتر λ است. براسـاس نظر مبتکران آن، مقدار عددی پارامتر λ باید بر اساس اطلاعات گذشته و از طریق متوسط طول یک دوره کامل تجاری انتخاب شود. بدین ترتیب بر اساس مطالعات گذشـته در ایـران، متوسـط طول دورههای تجاری بین پـنج تـا هشـت سـال محاسـبه شـده اسـت. از ایـن رو مقـدار اولیـه پیشنهادی، طوری تعیین میشود که متوسط طول دوره را حدود شـش سـال انـدازهگیـری کنـد. همچنین در نرمافزار Eviews به صورت پیشفرض برای آن مقدار ۱۰۰ در نظر گرفتهشده است. بر اساس مطالعه هادیان و هاشمپور (۱۳۸۲) با عنوان «شناسایی چرخههـای تجـاری در اقتصـاد ایران» مقدار λ با توجه به طول چرخههای تجاری در گذشته ۴۰۰ در نظر گرفتهشـده اسـت تـا مقدار طول چرخه تجاری برابر با شش سال شود. بنابراین به پیروی از آنها، در این پـژوهش نیـز عدد λ در نرمافزار Eviews عدد ۴۰۰ در نظر گرفته شده است و با استفاده از فیلتـر هادریـک ـ پراسکات نمودار چرخههای تجاری برای سالهای بین ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ بهدست میآید (شکل ۲)با توجه به شکل ۲ میتوان سالهای اقتصادی ایران را به سه دوره طبقه بندی کرد:
۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶: دوره رونق؛
۱۳۸۷ و ۱۳۸۸: دوره رکود؛
۱۳۸۹ و ۱۳۹۰: دوره رونق.
اینک با استفاده از این نمودار، ضریب واکنش سود (ERC) و پایداری سـود در ادوار مختلـف چرخههای تجاری، مورد بررسی قرار میگیرد.
برای بررسی ویژگی ارتباط با ارزش سود، مدل استون و هـریس (۱۹۹۱)، مـدل مبنـای ایـن پژوهش در نظر گرفته شده است (رابطه ۲).
در این رابطه، مجموع a1 و a2 نشاندهنده ضریب واکنش نسبت به سود (ERC) است.
از آنجاکه هدف پژوهش بررسی ضریب واکنش سود جاری است، بنابراین باید بین واکنش به سود جاری و سود آتی تمایز قائل شد. از این رو به پیـروی از بـیور، لمبـرت و مـورس (۱۹۸۰)، وارفیلد و ویلد (۱۹۹۲)، لاندهلم و میرس (۲۰۰۲)، کـالینز، شـنکن و اسـلوان (۱۹۹۴) و جنکینـز، کان و ویلوری (۲۰۰۹)، برای خنثیکردن اثر واکنش به سود آتی، سود آتی و بازده آتی وارد مدل شده است. بنابراین همانند مطالعه جنکینز، کان و ویلـوری (۲۰۰۹)، بـرای بررسـی فرضـیه اول، رابطه ۳ را مبنایی برای تعیین مدل نهایی پژوهش به کار گرفته ایم.
درنهایت برای درنظرگرفتن بخشهای مختلـف چرخـههـای تجـاری، در رابطـه ۲ از متغیـر مجازیEXP استفاده شده است؛ بهطوری که در دوره رونق عدد یک و در دوره رکود عـدد صـفر را میپذیرد. بنابراین مدل نهایی برای بررسی ضریب واکنش سود (ERC) به دست می آید (مدل ۱).
EXPt متغیر مجازی که برای دوره رونق عدد یک و برای دوره رکود عدد صفر است.
باید به این نکته اشاره شود که در این پژوهش تمام متغیرهـا از طریـق تقسـیم بـر مجمـوع داراییهای ابتدای دوره، همگن شده است. برای بررسی پایداری سود از مدل پیشنهادی فریمن، السون و پنمن در سـال ۱۹۸۲ اسـتفاده شده است (رابطه ۴).
یافتههای پژوهش
آمار توصیفی
جدول ۱ تا ۴، نشانگر آمار توصیفی و میزان همبسـتگی میـان متغیرهـای اسـتفادهشـده در ایـن پژوهش هستند. برای افزایش دقت در تجزیه وتحلیل آماری، دادههای پرت از نمونه خـارج شـده است. همچنین از آنجاکه برای بررسی فرضیههای پژوهش از دو مدل رگرسیونی اسـتفاده شـده،آمار توصیفی هم در دو جدول جداگانه درج شده است. از این رو، جدول ۱ و ۲ نشان دهنـده آمـار توصیفی مدل ۱ و جدول ۳ و ۴ نشان دهنده آمار توصیفی مدل ۲ است.
نتایج آزمون فرضیه اول
برای آزمون فرضیه اول از مدل رگرسیونی شماره یک اسـتفاده شـده اسـت و بـا توجـه بـه ایـن موضوع که رگرسیون از نوع ترکیبی است، باید وضعیت عرض از مبدأ مشخص شود. بـرای ایـن کار میتوان از آزمون چاو بهره گرفت. در این آزمون اگر عرض از مبدأ سالها یا شیب شرکتهـا و در غیر این صورت از روش پانل ۱ برابر باشد، از روش پولد استفاده میشود. اگـر نتـایج آزمـون ۲ چاو، روش پانل را توصیه کند، باید با کمک آزمون هاسمن، به بررسی ثابت و تصادفیبودن اثرات آن پرداخت. سطح اطمینان بهدستآمده از آزمون چاو (برابـر بـا ۰/۸۱۴۲) بیشـتر از ۰/۰۵ اسـت، بنابراین روش پولد انتخاب میشود و دیگر نیازی بهانجام آزمون هاسمن نیست. نتـایج حاصـل از برازش مدل یک در جدول ۵ آمده است.
نتایج آزمون فرضیه دوم برای بررسی پایداری سود از رگرسیون وقفه زمانی سود استفاده شده اسـت؛ هنگـامیکـه متغیـر وابسته روی وقفه زمانی خود مورد برازش قـرار مـیگیـرد، روش رگرسـیونی مربوطـه دادههـای تابلویی است و از سوی دیگر، چون برازش این رگرسیون سبب میشود که همبستگی پیاپی میان جزء اخلال ایجاد شود، دیگر نمیتوان از مدل حداقل مربعات معمـولی (OLS) اسـتفاده کـرد. از منصـوب بـه هانسـن بهـره گرفـت. در ایـن روش ۱ این رو باید از روش گشتاورهای تعمیمیافتـه ماتریس کواریانس برای خودهمبستگی اصلاح میشود و از ایـن طریـق نتـایج آمـاری معتبـری بهدست میآید. بنابراین در این نوشتار برای برازش مدل فرضیه دوم، از روش گشتاور تعمیم یافته ـ دادههای تابلویی پویا استفاده شده است.
نتیجهگیری و پیشنهادها در پژوهشی که از نظر گذشت به دو ویژگی سود حسابداری، یعنی ضریب واکنش سود و پایداری سود با در نظر گرفتن چرخههای تجاری، بهمنزله شاخصی برای وضعیت کل اقتصاد پرداخته شد. برای بهدست آوردن دوران رونق و رکود، نرم افـزار Eviews و فیلتـر هادریـک پراسـکات در آن مورد استفاده قرار گرفت و با کمکگرفتن از متغیر موهومی، تمـایزی میـان دوره رونـق و رکـود ایجاد شد.
سرمایه گذاران در موقعیتهای مختلف اقتصادی (رونق یا رکود،) چشماندازهای متفاوتی دارند و بر اساس آن، اطلاعات را جمعآوری کرده و به آنها وزن میدهند. در شـرایط رکـود اقتصـادی عدم اطمینان کل اقتصاد را دربر میگیرد، بنابراین سرمایهگذاران بهدنبال اطلاعاتی هستند کـه از آن طریق، ریسک خود را حداقل کنند. از این رو، قابلیت اتکای اطلاعـات بـرای سـرمایهگـذاران بسیار مهم و اساسی است، آنها خواستار اطلاعاتی هستند که از عینیـت بـالایی برخـوردار باشـد؛ بنابراین در بین منابع اطلاعاتی مختلف به منابعی که دارای عینیت بیشتری است، وزن بیشـتری میدهند. از طرف دیگر، سود حسابداری یک منبع اطلاعاتی با عینیت بالا شناخته میشود، پـس در این میان سرمایهگذاران به سود حسابداری که منبع اطلاعـاتی مناسـبی اسـت، وزن بیشـتری مـیدهنـد. در شـرایط رونـق اقتصـادی نیـز، عـدم اطمینـان در اقتصـاد بسـیار پـایین اسـت و سرمایهگذاران جویای اطلاعاتی هستند که فرصتهای سرمایهگذاری و رشد را به آنها نشان دهد که این اطلاعات بیشتر بر اساس پیشبینی بوده و از عینیت کمتری برخوردار اسـت؛ بنـابراین در حالت رونق اقتصادی به سود حسابداری نسبت به سایر منابع اطلاعاتی، وزن کمتری میدهند که نتایج جدول ۵ نیز این گفته را تأیید میکند؛ زیرا ضریب واکنش سود در دوره رکود بیشتر از دوره رونق بهدست آمد.
سود حسابداری تحت تأثیر شرایط اقتصادی (رونق یا رکود) قرار میگیرد، بدین صورت که در دوره رونق که تقاضای کالاها و خدمات نسبتاً پایدار اسـت، تقاضـا بـرای کالاهـای شـرکت نیـز بهنسبت پایدار است، بنابراین انتظار میرود که وضعیت شرکت دچار نوسان کمتری شده و متـأثر از آن، سود شرکت نیز که شاخصی از وضعیت شرکت است، دارای پایداری بـالایی باشـد. امـا در دوره رکود بهدلیل عدم اطمینان در اقتصاد، تقاضا برای کالا و خدمات شرکت نیـز ثبـات نـدارد و این انتظار وجود دارد که وضعیت شرکت و بهتبع آن، سود شرکت نیز دچار نوسان شـود کـه ایـن امر باعث میشود، پایداری سود در دوره رکود نسبت به دوره رونق کمتر شود، این درحالی اسـت که نتایج ارائهشده در این پژوهش نشان میدهد که عامل چرخههای تجاری بر پایداری سود اثـر میگذارد. این نتیجه با یافتههای پژوهش تامی (۲۰۱۲) همخوانی ندارد؛ زیرا نتایج ایـن پـژوهش نشان میدهد که پایداری سود در دوران رونق کمتر از دوران رکود اسـت کـه ایـن امـر احتمـالاً بهدلیل هموارسازی سود به وسیله مدیریت است.
برخلاف سایر کشورها که هنگام بررسی شـرکتهـا متغیرهـای کـلان نیـز در نظـر گرفتـه میشود، در ایران کمتر به این موضوع توجه شده است. بنابراین نخستین پیشنهاد این پژوهش به این امر اختصاص دارد که هنگام بررسی ویژگیهای شرکت، معیارهای اقتصاد کلان نیز در نظـر گرفته شود. همچنین در این مطالعه فقط به بررسی پایداری سود با در نظـر گـرفتن چرخـههـای حسابداری پرداخته شده است، توصیه میشود که در مطالعات بعدی، به پیروی از اسلوان (۱۹۹۶)، پایداری اجزای سود نیز با در نظر گرفتن چرخههای تجاری مورد بررسی قرار گیرد.
غلامرضا کرمی، وحید افتخاری